به روایت نگاه

روضه های خانگی دهه ی اول محرم

1399/6/10 11:32
نویسنده : سمانه
135 بازدید
اشتراک گذاری

🍃
روضه های خانگی دهه ی اول محرم سال هزار و چهارصد و چهل و دو هجری قمری،شبیه ترین روضه ها به ایده آل ذهنی من بود. بلایی آمده بود که تمام رسم های قبل را تغییر داده بود خیلی ها از این تغییر ناراحت بودند،حق هم داشتند.یک سال انتظار کشیده بودند بروند هئیت بچگی شان،بروند روضه ی سالانه شان،بروند سینه بزنند،گریه کنند اصلا بروند یک گوشه ای بنشینند نگاه کنند.اما داستان برای من جور دیگری رقم خورد.کوچک ترین روضه ی عمرم را تجربه کردم.روضه ای در حیاط خانه ی پدری ام با کمترین مستمع.سخنرانش طلبه ای بود که اسمش روی هیچ پرده ای در سطح شهر نبود،تازه معمم شده ای که نه صدای خوبی داشت نه حتی شعری حفظ کرده بود. فقط روضه خوان خوبی بود.روضه میخواند و گریه میکرد.مجلس آنقدر ساده بود که پسرکم جلوی سخنران اسباب بازی هایش را پهن کند میانه ی سخنرانی دستهایش را توی خاک باغچه فرو ببرد و برای خودش وسط حیاط راه برود.پدرم با دو پرده ای که در خانه داشتند حیاط را سیاه پوش کند خواهرم چای دم کند و مادرم با آن درد پایش گوشه ای بنشیند و وسط سخنرانی جایی که هنوز مصیبتی خوانده نشده و صرفا روایت تاریخ است شروع کند به گریه کردن.
روضه ی امسال شبیه ترین به روضه های کودکی ام بود، همان هایی که هنوز مثلا عقل رس نشده بودم که بشنیم وسط روضه دو دو تا چهار تا کنم منبع حرف روضه خوان کجاست؟برای روضه این همه تجملات لازم بود؟چرا فلانی فاخرترین لباس مشکی اش را با طلایش ست کرده و بالای مجلس نشسته؟چرا صاحب مجلس خوش آمدگویی یکسانی با همه مهمانان ندارد؟چرا صدای بلندگو را زیاد کرده اند؟و هزار تا چرای دیگر. چه حال عجیبی داشتم تا روضه تمام شود مطمئن نبودم سال دیگری و روضه ی دیگری برایم باشد از طرفی ذهن منتقدم ساکت نمیشد.دلم قبول داشت هر چیزی باطنی دارد و ظاهری. و من فقط ظاهر این مجلس روضه را میبینم اما دلم رضا نمیداد انتظارم از مجلس روضه چیز بیشتری بود،مجلسی که ظاهرش، باطنش را فریاد بزند.
امسال که سبک و سیاق خیلی چیزها تغییر کرد صداهای ذهنم ساکت تر شدند وقتی می دیدم بر در خیلی از خانه ها یک تکه پارچه سیاه زده اند،خیلی ها جمع های خانوادگی تشکیل داده اند یا حتی جمعی هم ندارند و گوشه ای از خانه شان شده صحن حسینه شان جایی که نه کسی میبیند و نه کسی قضاوتشان میکند با ساده ترین حالت خودشان به رسم دلشان عزاداری میکنند. روضه های امسال برای من رنگ دیگری داشت. امسال روضه ها، عجیب بوی روضه ی خانگی داشت.

پسندها (1)

نظرات (2)

ـ.❅。°❆·زﮰنــــــــــبــــــــــ。*.❅· °。·❆ـ.❅。°❆·زﮰنــــــــــبــــــــــ。*.❅· °。·❆
15 بهمن 99 10:38
با افتخار دنبال شدید💜💚 خوشحال میشم اگه افتخار بدید و دنبالم کنید🧡💛 لطف می کنید اگه به پست هام هم سر بزنید💙❤️
RayaRaya
16 بهمن 99 15:22
دنبالتون کردم لطفا دنبالم کنین